انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار

متن مرتبط با «حمصی» در سایت انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار نوشته شده است

غزلی ازآقای حمصی :

  • به خلوت رفته ام تا گوهر جان را کنم پیدارُخش باشد انیس و مونسم آن را کنم پیدابریزم جوهر اشکی ز چشمم در چراغ دلبه سوزو ساز دل سازم که انسانی کنم پیداچراغ معرفت گیرم بگَردم گِرد این دنیابرافروزم به طَرف دل که ایمان را کنم پیدادگر با ناکسانم نیست نِی سِرّی نه سوداییسرم سوداییِ عشق است سامان را کنم پیدانبندم دل به این دنیا سرای جاودان خواهمهمه فانی و او باقیست پنهان را کنم پیداغریبا از خدا دارم امید آشنائیهابه جانت بسته ام دل را که جانان را کنم پیداغلامرضاحمصی (غریب) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • سروده ای ازآقای غلامرضا حمصی :

  • کاش: کاش می شد مثل دریا می شدیم لااقل همرنگ گل ها می شدیم کاش می شد ازدورنگی ها به دور صاف وبی غش رنگ مینا می شدیم کاش می شد سینه تب دار ما آتش سوزان بودا می شدیم  کاش می شد این کویرستان دل باغ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها