انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار

متن مرتبط با «اس ام اس ایام شب قدر» در سایت انجمن ادبی ابوالفقرای شهرگزبرخوار نوشته شده است

سوگ نامه :

  • انالله واناالیه راجعوندرپی اتفاق های ناگواری که درفروردین سال 1403 درشهرگزاتفاق افتادودرپی آنها ،خانواده هایی عزادارشدند ،به یادبود آن عزیزان سفرکرده :(محمدقائم مولویان .مهدی مولویان.اسماعیل حاتمپور.حجت علیمرادی.بانوفاطمه مهدی شیری .حسین علیمرادی.زینب علیمرادی.زهرا علیمرادی )شاعران شهرمان سروده هایی انشادکردند :به خداحافظی آخرت ای دوست قسمکه نماندست نه نائی نه توانی به تنممی گرفتی تو ز من فاصله و می رفتیولی انگار که همراه تو می رفت دلمپرکشیدی و جداگشتی و ماندم بی توغم هجران توای دوست کجا من ببرممادرت ضجه کنان گفت که خاکم شد سرپدرت گفت زداغ تو شکسته کمرمجای خالی تو را هیچ کسی پر نکندبی تو ازبودن واززندگی ام سیرشدمبنشسته است غبار غم تو در همه شهراشک جاری شده از چشم وسیه پوش تنمتو که خاموش شدی و نرسیدی به کامآن که فریاد کند ازغم مرگ تو منمباورم نیست که پرپرشدی ای زیباگلتا ابد درد فراق تو نشیند به دلمخاطرم لحظه ای از یاد تو بیرون نرودبه خداحافظی آخرت ای دوست قسمحسین حق شناس جزی + نوشته شده در سه شنبه چهاردهم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 13:28 توسط ققنوس  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شب یلدا :

  • یک شب میان سفره فسنجانم آرزوســــــــــتسیخ کباب و گوشت فراوانـــــم آرزوستهر روزوشب زشادی دیدار روی مــــــــــرغهمچون گذشته جوجه ی بریانم آرزوستهرگزنشدزمانه اگربرمـــــــــــــــــــــــــراد مااینک مرادخویش ز دورانـــــــم آرزوستوقتی که گوشت گاو گرانست وبی حســــابمرغی کنار سفره ی الوانـــــــم آرزوستقند وشکر گران شد و چون ازمیان برفــــتشهد لبی زغنچه جــــــــــــانانم آرزوستتاشدبرنج وروغن و ماهی به احتــــــــــکارخوشبوترین برنج زلنجانــــــــم آرزوستگرشد نخودگران و عدس هم اگرنبــــــــــوددیدار آن به جانب دکانــــــــــــم آرزوستاز بس که میوه گشته گران در دیـــــــار ماچندین سبد زمیوه ی بستـــــانم آرزوستگرهندوانه در شب یلدا نخـــــــــــــورده ایمیک قاچ از ان به فصل زمستانم آرزوستگرپرتغال وسیب بـــــــــــــود نرخ آن گراندستی بدان دو لیموی عمانـــــم آرزوستعمری شدم زخوردن خربوزه گرمعـــــــافیک کوزه آب چشمه حیوانــــــم آرزوستهرگزنچیده ام چوهلوئی زباغ وصــــــــــــلبا یاد آن زسیب زنــــــــــــخدانم آرزوستهرچند انار ساوه نخوریدیم ســــــــــــال هاآب لـــــــــــــبو زملک صفاهانم آرزوستسیب گلاب اگرچه نــــــــــــگردد نصیب مایک شیشـــــه ی گلاب زکاشانم آرزوستگرشدپیاز وســــــــــیب گران ترز زعفراناز محتــــــــــــکر چغندر ارزانم آرزوستچندان پنیـــــروماست گران شدکه بعدازیننان وپنیر گوشــــــــــــــه زندانم آرزوستازخوردنـــی مپرس که ما را نصیب نیستاین سان بودکه مشت به سندانم آرزوسترندانه بـــسته اند گروهی چوبارخویـــــشدستی دیگربه کشور ایــــــــرانم آرزوسترفت آبــروی مذهب ودین زآدم دوپـــــــااینک به گرد شهر مسلمانـــــــم آرزوستمال منـــال جمله به یغما همی بــــ, ...ادامه مطلب

  • چاوش نامه :

  • بسمه تعالی همانطور که می دانید ومی دانیم ،درگذشته هایی نه چندان دور ،وقتی کسی یا کسانی می خواستند به زیارت مشهدمقدس یاعتبات عالیات و یا سفرحج بروند ،قبل از حرکت آنها ،مردم جمع می شدند وکسی که به چاوش می گفتند،باخواندن اشعاری مذهبی ،به مشایعت وبدرقه مسافریامسافران فراهم می رفتند واین خودنشان دهنده این بودکه مردمسافریامسافران ،باهمه خداحافظی نموده ودعای آنها ،توشه سفرشان می شد وهم این که، مردم می دانستندکه اگر فلان شخص یااشخاص، چندروزی درشهریا روستا خبری ازاویا آنها نیست، به مسافرت رفته یارفته اند.هم چنین موقع برگشتن آن مسافر یا مسافران ،دوباره مردم محل جمع شده وباچاوشی خوانی ،به استقبال آن مسافریامسافران رفته واو یا آنها را تادرب خانه مشایعت می کردند.این نکته قابل یادآوری می باشد که درشهرگز ما،فامیل چاوشی داریم ،که نشان دهنده آن است که این کار (چاوشی خوانی)درشهرگزبرخوارازقدمتی طولانی برخورداراست. متاسفانه دردنیای امروز، این رسم فراموش شده ،وحتی برادریاخواهرهم ،که می خواهد به مسافرت برود ،بدون هیچ اطلاعی می رود وبعداز چندروز ،مامتوجه می شویم، که مثلا برادریاخواهرمان به مسافرت رفته است بگذریم .اشعاری که معمولا چاوش ها می خواندند ،زیادبود .متاسفانه سراینده این اشعار هم معلوم نیست که چه کسی یاچه کسانی بوده اند.درهرحال، اینجانب دروسایل شخصی مرحوم پدرکه به جای مانده ،به کتاب چاوش نامه برخوردم ،که احتمالا چاپ دهه چهل شمسی باشد،باتوجه به قیمتی که پشت جلدآن نوشته شده است .( ارزش: 3ریال) .(جایگاه فروش : شرکت نسبی کانون کتاب.تهران .ناصرخسرو).حیفم آمدکه ازآن بی خبرباشید.آن را نوشته وبارگذاری نمودم.ثواب این کار ،باشدبرای بانی این کاروسراینده اشعارچاوش نامه .چاوش نامه(حضرت امام رضاعلیه , ...ادامه مطلب

  • از لب یار بسی طعنه شنیدن سخت است:

  • از لب یار بسی طعنه شنیدن سخت استبال و پر سوخته بی بال پریدن سخت استآشنا گربکُشد یا که به تاراج بَرَدبار این قاتل قهّار کشیدن سخت استکوی اغیار به بیدادگری معروف استخانۀ مِهر در این کوچه خریدن سخت استسالها رنج کشیدیم و ز حسرت مُردیملب دلدار پُر از زهر مکیدن سخت استاین کَویر ارچه مصفّا شده از همّت مامزۀ میوۀ باغش نچشیدن سخت استچون درختان کویری که به قامت برپاستبه تَبَر پشت نکردند و خمیدن سخت استلب تَرَک خورد و عطش سوخت جگر سوخته راچشمه ها رود شد و قطره ندیدن سخت استما که عمری ز طلب قبله نمایی بودیمسرپیری به یکی گوشه لمیدن سخت استآشنا کُشت غریبی و به گردن نگرفتآه از این سینۀ پُر درد کشیدن سخت استسراینده : غلامرضاحمصی (غریب) بخوانید, ...ادامه مطلب

  • معرفی شاعران گزبرخوار(ملاقنبرعلی حق شناس ) :

  • زنده نام ملاقنبرعلی حق شناس فرزند حسین مسیح متولد: 1244 ه.ش شهرگزبرخوار،متوفی : 1349ه.ش سن آن مرحوم: 105 سال .دارای 5فرزند(3پسرودو دختر) ساکن :محله آقاشریف گز .مدفون درگلزارشهدای شهرگزبرخوارزنده نام ملاقنبرعلی حق شناس دریکی ازسخنان خودبه نوه خودآقای ماشالله حق شناس اینگونه گفته بودکه: من درمدت 70 سال مکتب داری تعداد6040نفررا قرآن خوان کرده ام وشاگردانی مانند: زنده یاددکترادیب برومند، دکترحسینقلی برومند، آقارسول پناهنده ، حاج عباسعلی قوتمند،حاج شیخ رضاباباخانی و... را تعلیم داده ام.آثارقلمی که ازآن مرحوم به یادگارمانده است ،عبارتنداز:1- قرآن شصت پاره که باقلم خودمرحوم نگاشته شده ومعانی آیات را به شعربیان کرده است و نسخه های آن درمسجدجامع شهرگزموجوداست.2- کتابچه شعربه زبان گزی که متاسفانه به زیورچاپ آراسته نشده ولی نسخه خطی آن موجوداست.3- نگارش دیوان شعرزنده یاددرویش عباس گزی که موجوداست.هم چنین زنده یادملاقنبرعلی حق شناس ریاست اداره پست آن زمان شهرگزرا هم برعهده داشته است .ازفرزندان آن مرحوم کسی درقیدحیات نیست ،اما نوه ها ونتیجه های آن مرحوم مانند: فرزندان مرحوم حاج عباس حق شناس ،فرزندان استادکاظم شایان و.... درشهرگزواصفهان هستند..زنده نام ابوالقاسم حق شناس قهرمان جهانی کشتی نوجوانان آمریکا(سال 1356ه.ش) نوه آن مرحوم می باشد. + نوشته شده در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 11:35 توسط ققنوس  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • می خواستم بهارتوباشم ولی نشد:

  • پنج شنبه اول تیرماه 1402 ساعت 10صبح،هنگام شنیدن خبرفوت جوان ناکام امیرحسین عربیگی ،سروده شد***می خواستم بهارتوباشم ولی نشد یک عمردرکنارتوباشم ولی نشد درشادی وخوشی وعیش ونوش ها هرلحظه بی قرارتوباشم ولی نشد ازگوشه بیات زشور ونوا شبی آهنگ شاد تارتوباشم ولی نشد درراه پرخطر زنشیب وفرازها پیوسته درجوارتوباشم ولی نشدهرجا غبارغم به روی چهره ی توبود می شد که غمگسار توباشم ولی نشد آنجا که لاله ها همه شد سمبل بهار من دشت لاله زار توباشم ولی نشد یک چلچراغ باشم ودر سقف آرزو روشن به شام تار توباشم ولی نشد هرچندنوبهارتنم را خزان گرفت فصل خزان بهارتوباشم ولی نشد موج سراب باشداردر دل کویر آبی زجویبار توباشم ولی نشد مارا زمانه زودجداکرد وبازهممی خواستم کنارتوباشم ولی نشد سراینده : تقی نکویان + نوشته شده در سه شنبه بیستم تیر ۱۴۰۲ ساعت 14:50 توسط ققنوس  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • عزانامه ی محرم (احمدخاکسار) :

  • عزانامه ی محرمیک باری بین زیمین وزمون پربلا ببو بومه محرم از ره وماه عزا ببـــــــــــو وخت عزا وماتمو انگار گوتافلـــــــک بیژگیته گرت غربت وماتم سراببــــــواین سوگ وماتم ازکبویارب گو اینجوریازماتماژده خون به دل مصطفی ببــو سرتاسرزیمین ده عزادار وجن وانس بازجی عزای زاده خیرالنسا ببــــــــو برپاببو عزای حسین پور فاطمـــــــه ازاون زمون گو واقعه کربلا ببـــــــو وختی حسین تشنه جیگر بومه کربلا زخم جفا به پیکر آل عبا ببـــــــــــــو خاکاژجی رنگ خون بیگیت اون لحظه نینوا وختی گو شاه دین بسوی نینوا ببـــــــو یک مشت خاک سرزیمین کربلاژ وگیت بژوات برای کشتن مو یا بنا ببـــــــــــو از مرکباژده گاره اومه شاه کربــــــــلاتا خیمه گاه لشکر خژ راکرو بپـــــــــاشاهی گو نور دیده زهرای اطــــــهرو فرزند مرتضی اوو سبط پیمبــــــــــرو خویک سپاه اندک دشمن جی بی شمار روکربلا خـــولشکر اعدا برابــــــــــــرواردوژ بپا که شاه ولایت خوســوز دل چون بیژدی ارض کرببلا مثل محشرو واژاژ که اهل بیتا ژو بژوات گو زونبیدون این سرزمیـــــــــن تصرف این قوم کافرو یاده به جز شهادت آما نژون گـووه یا ده قعه زنیزه و شمشیر وخنجرو زونبید گو کربلای بلا خیز برآمـــااین سرزیمین برای آمادادن سـرو یاده به جز اسیری و رنج و بلا نئو اوننده سر زپیکر و صاپاره پیــکرو هرکی گوژه بشوبشو ای همرهان مو چون سرنوشت مو به خداونـد داورو خوهمرهان خژ بژات اوشاه بی نظیرمونمگووه شوما ببیدون کشته واسیروختی بژات حسین گو شهیدم به کربلا ماتم سرا یباره ببو ارض تا سمـــــــــا از عرش وفرش ناله زجن وملک بومه هر یاببو چه شورشی ازنای نینـــــــــوا ازهرطرف ده نوحه و زاری بلند ببـــــو لوح وقلم به نالـــــه اومندون وییا وییا زین ماتمو گو آدم , ...ادامه مطلب

  • غزلی ازمرحوم حسن احمدی : خواست خدا

  • (خواست خدا)نیست دردی که به حکم تو مداوا نشـودنیست قلبی که به یاد تو مصفا نشــــودکوه گاهی به اشارات تو در رقـــص آیدقطره بی اذن تو تبدیل به دریا نــــــشودشمع اگر آفت پروانه شداز امر تــــو شددهن غنچه نخواهی تو اگر وا نشــــــــودسبزه را گرتو نخواهی ندمدبر لب جــویسرو بی حکم تو آزاده و رعنا نـــــشودگوش با امــــــــــــرتویارای شنیدن دارددیده جزبا کرم ولــــــــطف تو بینا نشودزنده گردید اگر مرده زانـفــاس مسیـــحمرده بی اذن تو فرمان بر عیسی نشــوداحمدی گرندهی گوش به فرمــــــان خداتاابدساحلی ازبهر تو پیدا نشــــــــــــــود + نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت 11:30 توسط ققنوس  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • به مناسبت عیدسعید بعثت حضرت محمد(ص):

  •   نوای مطرب وغزل خوش است دربهارهازهرطرف غزال ها بدشت وکوهسارهاپیاله های پرزمی به طرف جـــــــویبارهاشراب ســــــرخ درقدح کنارلاله زارهانه یک جهت زشش جهت نوای صدهزارهانوای بلبلان خوش به بانگ نوش نوش ماپیاله های پــــــرزمی ربوده عقل وهوش ماگرفت خم می بدوش دوباره می فروش ماچه شاهدان باده ن, ...ادامه مطلب

  • معرفی یک شاعر(زنده یادعباس احمدی ):

  • مرحوم عباس احمدی کارمند حوزه فرهنگ ومعارف دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. متولد روستای شاهپورآبادبرخوار.متولد: 1324.وفات : 1386هجری شمسی .بیشتر به سرودن قصیده می پرداخت .قسمت اعظم سروده های ایشان  درمدح ومنقبت ائمه معصومین علیهم السّلام می باشد. ازآثارایشان آینه حج .تاریخ منظوم انبیا .آینه محمد می باشد. مرحوم احمدی ترجمه قرآن را هم به نظم سروده که به زیور طبع  آراسته شده است. لازم به یادآوری می باشد مرحوم احمدی درجلسات انجمن ادبی بهار شهرگزبرخوار حضور پررنگ وفعالی داشت. *** نمونه ای از سروده زنده یاداحمدی:مژده یاران که ز ره پیک سحر می آید وعده ای را که خدا داده بسر می آیدگوییا می نگرم جلوه آن نور مبین کز پس ظلمت شب صبح ظفر می آیدگرچه خفاش گریزان شود از جلوه ی نور لیک خورشید برین بار دگر می آیدمی شود روی زمین پاک ز خاشاک و خزفگنج حکمت همه جا پر زگوهر می آیدپرتو لطف خداپهن شود درآفاقهمره مهر و وفا فیض نظر می آیدهله ای منتظران چشم به راهش باشیدعن قریب است که از یار خبر می آیدمی رسد نوبت سنگینی حق برباطلنصرت و فتح و مواعید دگر می آیدمی شود پرچم پیروزی اسلام بلند زآستین دست خداوند به در می آیدبهر بشکستن بت ها همه چون ابراهیم ذکر حق برلب بر و دوش تبر می آیدتیغ برکف پی احیای عدالت مهدیآید و نخل عدالت به ثمر می آیداحمدی عمراگر داد خدا دل خوش دار  راحت روح تن و نور بصر می آید + نوشته شده در یکشنبه پنجم دی ۱۴۰۰ ساعت 22:28 توسط ققنوس  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • درویش عباس گزی وفرزندان او را بهتر بشناسیم(3):

  • یک دختر که باحاجی جنت ودرویش علی وحاجی عباس جمشیدی ازیک مادربوده اند ،به نام ماندگار که جده ی پدری حقیر می باشد. ماندگار دوهمسراختیار می کند ،یکی به نام احمد که به شغل مغنی گری مشغول بود ودرگنجه وشه, ...ادامه مطلب

  • تسلیت به مناسبت درگذشت استادآواز ایران محمدرضاشجریان :

  • ازشماردوچشم یک تن کم وزشمار خردهزاران بیش, ...ادامه مطلب

  • سروده ای از مرحوم حاج حسن احمدی بانام: انتظار

  • بیا  مهدی  گل  رویت  بــبـوئیــم غبار  ره  ز  رخسارت  بــــشوئیم بیا مهدی  که  ما  در  انتـــظاریم برایت   عقده های  دل  بــــگوئیم بیا  دنیا  و  دین  را  رهبری  کن که  ما عمری است دراین آرزوئیم بیامه, ...ادامه مطلب

  • مهر حسین علیه السلام :

  • مهر حسین بردل هر کس که جا گرفتآئینه گشت  آن دل ولطف وصفا گرفتتسلیم زور  و تابع ظالم  نشد   حسیناین درس را ز دامن خیرالنسا  گرفتخون کسی که ریخته  گردد  به راه اوروز جزا بهشت برین  خونبها  گرفتدشمن  اگر, ...ادامه مطلب

  • یه مناسبت سالروز شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها :

  • تقدیم به حضرت فاطمه سلام الله علیها : سراینده : آقای محسن عابدی : توعاشقانه ای از جنس کوثری بانوعجیب نیست که مادر مقدس است وعزیزدلی شکسته تر از پهلوی تو دارم منشکسته ای همه دیوار های بی در راز بی وفای, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها